وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ 

از سخنان آن حضرت است

فِى الْخَوارِج ِ لَمّا سَمِعَ قَوْلَهُمْ: لاحُكْمَ اِلاّ لِلّهِ، قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ:

زمانى که شنید خوارج نهـروان مى گویند: لا حُکْمُ اِلاّ لِلّهِ، فرمـود:

كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها باطِلٌ. نَعَمْ اِنَّهُ لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ، وَلكِنْ هؤُلاءِ

گفتار حقّى است که به آن باطلى اراده شده. آرى حکمى نیست مگر براى خدا، ولى اینان

يَقُولُونَ: لا اِمْرَةَ اِلاّ لِلّهِ. وَ اِنَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ اَمير، بَرٍّ اَوْ فاجِر،

مى گویند: زمامدارى مخصوص خداست. در حالى که براى مردم حاکمى لازم است چه نیکوکار و چه بدکار،

يَعْمَلُ فى اِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ يَسْتَمْتِعُ فيهَا الْكافِرُ، وَ يُبَلِّغُ

که مؤمن در عرصه حکومت او به راه حقّش ادامه دهد، و کافر بهره مند از زندگى گردد، و خدا هم روزگار مؤمن و

اللّهُ فيهَا الاَْجَلَ، وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَىْءُ، وَ يُقاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ،

کافر را در آن حکومت به سر آرد، و نیز به وسیله آن حاکم غنائم جمع گردد، و به توسط او جنگ با دشمن سامان گیرد

وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعيفِ مِنَ الْقَوِىِّ، حَتّى يَسْتَريحَ

و راهها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود، تا مؤمن نیکوکار راحت

بَرٌّ، وَ يُسْتَراحَ مِنْ فاجِر.

شود، و مردم از شرّ بدکار در امان گردند.

- وَ فى رِوايَة اُخْرى: اِنّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ لَمّا سَمِعَ تَحْكيمَهُمْ قالَ: -حُكْمَ اللّهِ اَنْتَظِرُ

]در روایت دیگرى آمده: وقتى گفتار خوارج را در زمینه حَکَمیت شنید فرمود: [ درباره شما به انتظار حکم

فيكُمْ; - وَ قالَ:- اَمَّا الاِْمْرَةُ الْبَرَّةُ فَيَعْمَلُ فيهَا التَّقِىُّ. وَ اَمَّا الاِْمْرَةُ

خدا هستم. ]و فرمود:[ اما در سایه حکومتِ انسان صالح، اهل تقوا به راه خود ادامه دهند. ولى در حکومت

الْفاجِرَةُ فَيَتَمَتَّعُ فيهَا الشَّقِىُّ، اِلى اَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُهُ، وَ تُدْرِكَهُ مَنِيَّتُهُ.

بدکار، اهل شقاوت از حیات دنیا بهره مند مى گردند، تا روزگار هر یک به سر آید، و مرگش فرا رسد.
 


یعقوب نام یکی از پسران اسحق و رفقه و برادر دوقلوی عیسو و نوۀ ابراهیم می‌باشد. اسحق و رفقه پس از بیست سال صاحب دو پسر دوقلو به نام عیسو و یعقوب گردیدند و عیسو اول به دنیا آمد و نخست زاده محسوب می‌گردید. اسحق عیسو را بیشتر از یعقوب دوست داشت و رفقه یعقوب را بیشتر دوست می‌داشت. بر اساس نقشه رفقه، عیسو که از شکار برگشته بود و بسیار گرسنه بود، حق نخست زادگی خود را به خاطر یک کاسه آش عدس سرخ (آش ادوم) به یعقوب فروخت. اسحق به واسطه نیرنگ یعقوب و رفقه و نخست زادگی عیسو به برادر خود برای یک کاسه آش، یعقوب را به جای عیسو برکت داد. 
اسرائیل نامی بود که خداوند پس از آنکه یغقوب در گرفتن برکت از خداوند، پیروز گشت به یعقوب داد. و اسرائیل نامی معمول برای نامیدن نسل یعقوب گشت. تمام قومی که از نسل دوازده فرزند یعقوب به وجود آمددند به نام اسرائیلیها، تمامی اسرائیل، فرزندان اسرائیل، بنی اسرائیل و یا خاندان اسرائیل نامیده شدند. (پیدایش ۳۲۲: ۲۸؛ یوشع ۳: ۱۷؛ ۷: ۲۵؛ داوران ۸۸: ۲۷؛ خروج ۱۶: ۳۱؛ ۴۰: ۳۸) 
یعقوب دارای دو زن رسمی به نامهای لیه و راحیل و دو زن صیغه‌ای به نامهای زلفه که کنیز لیه و بلهه که کنیز راحیل بود، داشت. (پیدایش ۳۰۰: ۴-۱۳) 
لیه شش پسر به نامهای رئوبین، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون و یک دختر به نام دینه و راحیل دو پسر به نامهای یوسف و بنیامین و بلهه دو پسر به نامهای دان و نفتالی و زلفه دو پسر به نامهای جاد و اشیر برای یعقوب به دنیا آوردند. 
نام پسران یعقوب به ترتیب به دنیا آمدن، رئوبین، شمعون، لاوی، یهودا، دان، نفتالی، جاد، اشیر، یساکار، زبولون، یوسف و بنیامین می‌باشد. یعقوب از همسران خود در کل دارای دوازده پسر گردید که هر یک از آنان موسس یکی از اسباط اسرائیل (قبایل اسرائیل) می‌باشند. پسران یعقوب در حدود ۱۷۵۰ قبل از میلاد بدنیا آمدند. 
یعقوب به یوسف دو برابر سایر برادرانش سهم داد. در واقع از یوسف دو سبط از دو پسرش به نامهای افرایم و منسی بوجود آمد. در اینصورت اسرائیل دارای سیزده سبط می‌گردید، اما در عوض خداوند به سبط لاویان هیچ گونه سرزمینی نداد و از هر سبط خواست که شهرهایی با اطراف آن در اختیار لاویان قرار دهند که جمع این  شهرها چهل و هشت عدد بود. دلیل این امر این بود که لاویان قبیله‌ای بودند که باید به خدمت خدا و کهانت  می‌پرداختند و سایر اسباط که دارای سرزمین بودند باید به آنها ده یک می‌پرداختند، با حذف لاویان، تعداد اسباط اسرائیل دوازه سبط گردید. بنابراین یعقوب دارای دوازده پسر بود و اسرائیل دارای دوازده سبط که دارای سرزمین بودند. اما در کل دارای سیزده سبط، اگر شما منسی و افرایم را بصورت جداگانه به حساب آورید. (پیدایش ۴۸: ۵؛ اعداد ۳۵: ۱-۸۸)
در زمان قحطی یعقوب با تمامی پسران و خانواده‌اش که هفتاد نفر می‌شدند، به مصر رفتند و یعقوب در مصر پس از وصیت به پسرانش، درگذشت. و قوم بنی اسرائیل در مصر مانده و تعداد آنها هر روز افزایش پیدا کرد. خداوند به سبب درخواست قوم اسرائیل که زیر فشار حکومت فرعون قرار داشتند، به موسی ماموریت داد که قوم بنی اسرائیل را از مصر خارج کند و هارون برادر موسی را نیز برای کمک به او به مصر فرستاد. پس از معجزات زیادی که خداوند برای قوم اسرائیل به انجام رساند، فرعون اجازه داد تا موسی قوم بنی اسرائیل را از مصر خارج کند. تعداد قوم بنی اسرائیل در آن هنگام ششصد هزار نفر مرد به غیر از کودکان و ن بود. موسی پس از خارج کردن قوم اسرائیل از مصر، قوم را به صحرای سینا برد و خداوند در کوه سینا قوانین خود را توسط موسی به بنی اسرائیل داد. بنی اسرائیل به مدت چهل سال در این صحرا آواره بودند سپس وارد سرزمین موعود (کنعان) در زیر نظر یوشع گردیدند. (خروج ۱: ۱-۷؛ ۳: ۷-۱۰؛ ۱۲: ۳۷۷)

قوم بنی اسرائیل پس از ورود به سرزمین موعود، هر یک از اسباط به غیر از سبط لاویان صاحب سرزمینی گشتند.
اسباط یهودا، یساکار، زبولون در شرق و اسباط رئوبین، شمعون، جاد در جنوب و اسباط افرایم، منسی، بنیامین در غرب و اسباط دان، اشیر، نفتالی در شمال این سرزمین ساکن گردیدند. (یوشع ۱۳) 


آنقدر از راستی و صداقت دور شده ایم که حقیقت را گم کرده ایم و بدنبال توهمات واهی هستیم. سالهاست که با این توهمات تفرقه انداختند و دنیا و آخرت خیلی از افراد را تباه کرده و جنگ خونریزی از همین تفرقه ها بوجود آمده است چه فرزندانی که بدلیل همین تفرقه ها والدین خود را از دست دادند و یا خانواده ای فرزند خود را طرد کردند و یا قصد او را کردند. 

فَقُمْتُ بِالاَْمْرِ حينَ فَشِلُوا، وَ تَطَلَّعْتُ حينَ تَقَبَّعُوا، به وظیفه قیام کردم به وقتى که دیگران ناتوان شدند، خود را آشکارنمودم آن زمان که دیگران سر در گریبان بودند،

وَ نَطَقْتُ حينَ تَعْتَعُوا، وَ مَضَيْتُ بِنُورِ اللّهِ حينَ وَقَفُوا.

سخن گفتم هنگامى که آنان واماندند، و به نور خدا راه پیمودم وقتى که آنان دچار توقف شدند.

وَ كُنْتُ اَخْفَضَهُمْ صَوْتاً، وَ اَعْلاهُمْ فَوْتاً. فَطِرْتُ بِعِنانِها،

در آن زمان صدایم از همه پایین تر بود، ولى در پیشى گرفتن به خیر از همه برتر بودم. با عنان فضائل پرواز کردم،

وَ اسْتَبْدَدْتُ بِرِهانِها، كَالْجَبَلِ لا تُحَرِّكُهُ الْقَواصِفُ، وَلا تُزيلُهُ الْعَواصِفُ،

و جایزه مسابقه را بردم، همانند کوهى که باد شکننده آن را نجنباند، و طوفان آن را از جا نکند.

لَمْ يَكُنْ لاَِحَد فِىَّ مَهْمَزٌ، وَلا لِقائِل فِىَّ مَغْمَزٌ. الذَّليلُ عِنْدى عَزيزٌ

کسى نتوانسته از من عیب بگیرد، یا زبان به بدگوئیم باز کند. ضعیف در نزدم عزیز است

حَتّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَالْقَوِىُّ عِنْدى ضَعيفٌ حَتّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ.

تا حقّش را از ظالم بگیرم، و قوى نزدم ناتوان است تا حق مظلوم را از وى بستانم.

رَضينا عَنِ اللّهِ قَضاءَهُ، وَ سَلَّمْنا لِلّهِ اَمْرَهُ.

مـا بـه قضـاء الهى راضـى، و تسلیم امـر او هستیم.

اَتَرانى اَكْذِبُ عَلى رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ؟! وَ اللّهِ لاََنَا

آیا مرا مى بینى که به رسول خدا ـ که درود خدا بر او و آلش باد ـ دروغ بندم؟ به خدا اول کسى هستم

اَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ، فَلااَكُونُ اَوَّلَ مَنْ كَذَبَ عَلَيْهِ. فَنَظَرْتُ فى اَمْرى فَاِذا

که او را باور کردم، و اول کسى نخواهم بود که بر او دروغ بندم. در مسأله خلافت خود فکر کردم دیدم وجوب

طاعَتى قَدْ سَبَقَتْ بَيْعَتى، وَ اِذَا الْميثاقُ فى عُنُقى لِغَيْرى.

اطاعت از رسول (که مرا به مدارا امر کرده بود) برعهده من است، بیعت کردم و براساس پیمان خود با نبى اسلام عمل کردم.
خطبه 37


امروز ۲۲ آبان ۹۸، بیش از هزار نفر از کارگران هفت تپه در بازار هفت تپه دست به راهپیمایی زدند.

کانال سندیکای کارگران هفت‌تپه خبر داده است بیش از هزارتن از کارگران شرکت کشت و صنعت  نیشکر هفت تپه در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی  وهمچنین نداشتن امنیت شغلی و عدم بازگشت به کار همکاران اخراج شده خود در خارج از کارخانه دست به راه‌پیمایی اعتراضی زده‌اند.

این کارگران همچنین خواستار بازگرداندن شرکت نیشکر هفت‌تپه به بخش دولتی هستند.

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ضمن  اعلام حمایت از مطالبات کارگران این شرکت  هرگونه تعرض وتهدید ومرعوب کردن کارگران را محکوم کرده وخواهان پایان دادن به پرونده سازی برای کارگران شده است.

روز گذشته نیز ویدئوهای سخنرانی کارگران در صحن کارخانه از دور تازه اعتراضات این کارگران منتشر شده بود که در آن نمایندگان کارگران از مطالبات خود سخن می گفتند.

مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی و ت خصوصی سازی از اواخر سال ۱۳۹۴ توسط سازمان خصوصی سازی به بخش خصوصی واگذار شد. اگر چه پیش از خصوصی سازی نیز این شرکت درگیر مشکلات متعددی بوده اما، بخش عمده مشکلات کارگران این شرکت پس از این رویداد آغاز شده است.


برخی گزارش‌ها از تخریب تعدادی از سنگ قبرهای متعلق به بهاییان در «گلستان جاوید» شهر یزد حکایت دارد.

تخریب سنگ قبرهای این قبرستان طی روزهای گذشته و به وسیله سنگ و بلوک صورت گرفته است.

این قبرستان طی سال‌های گذشته هم بارها از سوی افراد ناشناس تخریب شده بود.

تخریب سنگ قبر بهاییان در برخی دیگر از شهر‌های ایران از جمله در اصفهان،‌ کرمان، خراسان جنوبی و شیراز در سال‌های اخیر شایع بوده است.

سال ۱۳۹۳هم «گلستان جاوید» شهر شیراز که پیکر شماری از بهاییان اعدام شده در انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در آن به خاک سپرده شده، تخریب شده بود.

سال ۱۳۹۷ هم  شمسی اقدسی یک شهروند بهائی در اطراف دماوند به خاک سپرده شد اما چهار روز بعد به خانواده‌اش خبر دادند که جسد او در بیابان‌های اطراف جابان در توابع دماوند پیدا شده است.

 پیش از این نیروهای امنیتی به بهاییان گیلاوند هشدار داده بودند دیگر حق دفن امواتشان را در این شهر ندارند.

پیش از این نیز گزارش‌هایی درباره ممانعت از دفن شدن تعدادی از شهروندان بهایی در تعدادی از شهرهای ایران از جمله تبریز، کرمان و اهواز منتشر شده بود.

مرکز اسناد حقوق بشر هم  سال ۹۶ خبر داده بود که از تدفین حداقل ۴۴ شهروند بهائی در قبرستان «وادی رحمت» در تبریز جلوگیری شده است


تجمع حق مسلم ماست»، «تا حق خود نگیریم از پا نمی‌نشینیم» و «معلم زندانی آزاد باید گردد» از جمله شعارهایی بود که بازنشستگان در این تجمع سر دادند.
- برخی منابع خبری تعداد بازداشت‌شدگان را ۵ نفراعلام کردند و برخی منابع دیگر می‌گویند دست‌کم ۱۰ تا ۱۵ نفر از بازنشستگان دستگیر شده و به بازداشتگاه پلیس امنیت در خیابان وزرا انتقال داده شدند. 

تعداد زیادی از بازنشستگان صبح روز یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ در مقابل مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه و بودجه تجمع اعتراضی برگزار کردند اما در نخستین دقایق شکل‌گیری تجمع، مأموران امنیتی و انتظامی با هجوم به بازنشستگان آنها را کتک زده و تعدادی را بازداشت کردند.

این تجمع با فراخوانی که پیشتر در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود شکل گرفت و معترضان قصد داشتند با تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی به سمت سازمان برنامه و بودجه راهپیمایی و اعتراض خود نسبت به وضعیت معیشتی بازنشستگان را به گوش مسئولان برسانند.

«تجمع حق مسلم ماست»، «تا حق خود نگیریم از پا نمی‌نشینیم» و «معلم زندانی آزاد باید گردد» از جمله شعارهایی بود که بازنشستگان در این تجمع سر دادند. 

واقعا شوخی است یا راست ???? اما این تجمع مسالمت آمیز بوده است و مثل اینکه با هیچ نهادی برانداز در ارتباط نبوده اند و این تجمعات از قدیم بوده است حتی در دوره امامان. حضرت علی در مورد اهل کتاب میفرمائید ما از آنها مالیات میگیریم که از حق و حقوق آنها دفاع کنیم. عده ای تحریک شده از سمت معاویه به سرزمین های تحت خلافت حضرت علی حمله کردند و به خانه زن یهودی وارد شدند طلا و جواهر آلات آن خانم یهودی را یدند حضرت علی گفت بر شما ننگ است که یه عده طلا جواهر آلات خانم یهودی را یدند و شما تماشاگر بودید و آن خانم فقط خدا را طلبید و هر مسلمانی این خبر را بشنود و از بی غیرتی دق کند سزاوار است که دق کند 


پرونده تنبیه بدنی یکی از دانش‌آموزان مدرسه ابتدایی «شهید آیت شماره ۲» شهر «کوت عبدالله»، از توابع شهرستان «کارون» در استان خوزستان به دادگستری ارجاع شد.

«کاظم باقلائی»، رییس اداره آموزش وپرورش این شهرستان با اعلام این خبر اعلام کرد: «معلم بعد از این اتفاق به اداره آموزش وپرورش احضار شد ولی چنین اقدامی، یعنی تنبیه بدنی دانش‌آموز را منکر شده است.»

او افزوده که تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده‌اند: «این اداره به محض اطلاع از موضوع، پرونده معلم متخلف را به هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع داده و خارج از نوبت در حال رسیدگی است.»

روز چهارشنبه تصاویری از کبودی بدن یک دانش‌آموز از شهرستان کارون در فضای مجازی منتشر شد که دلیل آن، تنبیه بدنی از سوی معلم عنوان شده است.
انتشار این تصاویر واکنش مردم و کاربران فضای مجازی را در پی داشت.

تنبه بدنی دانش‌آموزان در مدارس یکی از ناهنجاری‌‌های نظام آموزشی در ایران است که به طور متناوب اخبار آن در رسانه‌ها منتشر می‌شود.


تفنگت را زمین بگذار. تفنگت را زمین بگذار؛ که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار. تفنگِ دستِ تو یعنی؛ زبانِ آتش و آهن. من امّا پیشِ این اهریمنی‌؛ ابزارِ بنیان کن، ندارم جز زبانِ دل. دلی لبریز از مهرِ تو؛ ای با دوستی، دشمن! زبانِ آتش و آهن؛ زبانِ خشم و خونریزی ست. زبانِ قهرِ چنگیزی ست. بیا… بنشین… بگو… بشنو. بگو… بشنو سخن؛ شاید فروغِ آدمیت راه در قلبِ تو بگشاید. فروغِ آدمیت؛ راه در قلبِ تو بگشاید.
حکم اعدام سه تن از کسانیکه در اعتراضات آبان ماه از جمله امیر حسین مرادی، سعید تمجیدی، محمد رجبی، سه تن از معترضین آبان 98 محکوم به فساد فی الارض شده‌اند. معنای اعدام به عدم فرستادن است و هدف از قصاص ضد آن یعنی زندگی (حیات) بخشیدن به جامعه است از نظر قرآن اعدام آن فردی که کسی را نکشته مانند کشتن همه انسانها و نجات یک انسان به مانند نجات همه انسان‌هاست معنای قصاص؛ پیگیری و تعقیب قانونی جرم و بریدن ریشه‌ها و رویش های جنایت است (تفسیر پرتوی از قرآن مرحوم
بد شناسی خداوند اگر هزار جور مردم تلاش کردند وقت هم گذاشتند سوار اتوبوس‌های شدند راه‌های طولانی هم آمدند صدها و هزاران اتوبوس هم در جمکران جمع شدند، رفتند در آن چاه‌ها هزار جور حوائجشان انداختند و برگشتند به شهر خودشان آیا اینها رفتار، اخلاق،صداقتشان اصلاح شده است؟ یا تو خیالات خودشان فکر کردند این نامه را بندازند تو چاه مشکلاتشان حل می‌شود! برای حاجت شخصی رفتند و برگشتند گرچه تو راه هم گفتند و خندیدند یه غذاها و چیزهای هم مجانی به آنها دادند یه
سخنی با یکی از طلاب. امروز با یکی از طلاب حوزه علمیه از نزدیک صحبتی داشتم از جمله احکام قرآن و فقه، اول از همه با سلام و احترام احوالپرسی کردم و از او خواستم با همدیگر صحبتی داشته باشیم که پذیرفت خداوند خیرش دهد و بنده خدا با اینکه هوا گرم بود درخواست من را رد نکرد. اولین صحبت من در مورد توسل بود که توسل چیست و حضرت علی علیه السلام در این مورد چی فرموده است؟ او جواب داد توسل یعنی واسطه قرار دادن پیامبر و امامان برای حاجت، دعای که داریم، من در جواب گفتم که
اختلاس به معنی حیف میل کردن، ی، یدن، ربودن است، معمولا در جوامع غربی افراد دولتی کمتر می‌توانند دست در بیت‌المال کرده و ی نمائید زیرا سال‌هاست که در خزانه و بیت‌المال نقدینگی ندارند و یا آنکه زیر ذره‌بین هستند و کمتر افرادی می‌تواند اختلاس‌های میلیونی و میلیاردی کند اما در ایران چون اکثرا ذره‌بین کوچکتر است و یا جوابگو نیست یا آنکه علم آن را ندارند اختلاس‌های زیادی را شاهد هستیم و هر روز اخبار اختلاس انتشار می‌شود فلان مبلغ اختلاس شد و یا گم شد
زنی در آبادان به دلایل ناموسی توسط برادرش به قتل رسید. روز دوشنبه 26 خرداد یک زن جوان در آبادان توسط برادرش با انگیزه ناموسی و با وارد آوردن ضربات متعدد چاقو سلاخی به قتل رسید، برادر مقتول انگیزه خود را از این اقدام روابط خارج از ازدواج خواهرش عنوان کرده است. همچنین در قوانین مواردی در نظر گرفته شده است تا افرادی که مرتکب قتل‌های ناموسی می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف کند. خشنونت ناموسی و مشخصاً قتل ناموسی و تسهیلات آن میراث دوران باستان و خصوصاً زندگی
چرا خنده باعث بهبود و درمان می‌شود شاید کمتر کسی بسراغ چنین موضوعی برود، در کشور ایران گرامی اغلب تحت سنت مختلف اغلب گریه رواج دارد و کمتر برنامه‌ای دیده شده است که بخواهد برای ساعت و یا دقایقی افراد را بخنداند اما من از تجربه خود، دوستانی که در این امر از نظر روحی به درجه ای مثبت رسیده اند توضیح خواهم داد شاید کمتر کسی پیدا شود که خنده چه تاثیری خواهد داشت فکر کند اما افرادی هستند که جلوتر از این زمان هم به خنده درمانی باور داشته و امروز هم دکترای
تاریخ عبرت از اولین برادرکشی. وقتی حضرت آدم(ع) اولین پیامبر الهی، از طرف خدا مأمور شد که هابیل را به عنوان وصی و جانشین خود انتخاب کند، حسادت قابیل که ناشی از انتخاب هابیل به عنوان وصی آدم و إعطای اسم أعظم و اختصاصات نبوت به هابیل بود، او را به مخالفت با این دستور خدا برانگیخت و به این امر اعتراض کرد؛ چون توهّم شایستگی خود بر هابیل را داشت، اما خداوند جهت نشان دادن مقام و منزلت هابیل بر قابیل، دستور داد که برای خدا قربانی انجام دهند، قربانی هر کس پذیرفته
هنگامیکه حضرت علی علیه السلام مالک اشتر را برای حکومت به مصر فرستاد نامه‌ای به او نوشت که به عهدنامه و منشور حکومت اسلامی شهرت یافته است در این عهدنامه بسیاری از موارد را به مالک اشتر تذکر داده است. از آنجایی که امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام اولین امام شیعیان است و بیشتر از سایر امامان حکومت کرده است و تجربه او در بسیاری از موارد بیشتر است به گفتار او در عهدنامه بسنده می‌کنیم. اولین مورد در مورد بدبینی است اگر ملت بر تو گمان ستمگری برد (حکم تو را
در هر زمان رادیکالیسم های وجود دارد که میخواهند نفرت پراکنی کنند چند مدت پیش در کشور فرانسه معلمی بدست یک رادیکالیسم تندرو سرش از بدنش جدا گشت و این نشانه بسیار خوبی برای دین اسلام نیست. دلیل این کار را گفته است که کاریکاتور پیامبر اسلام در کلاس نمایش گذاشته بود و احتمالا فرد مجرم تحت فرامین و فتوای آیت‌الله دست به این کار زشت و نابخردانه زده است. اینگونه افراد در کشور ما هم زیاد هستند و همگی نام اسلام بر خود دارند و با یک حرف بدون مقدمه تحریک شده و دست به
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی؛ دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی بزن ای آهِ غمگین نفسی بانگ یاحق؛ قفس سینه بشکن بزن یاحق الله الله کو صبح فتح و ظفر؟ کی می آید پایان رنج بشر؟ عالم در شور و نواست؛ انسان بر دیرِ فناست! یک سو طغیانِ ستم؛ یک سو آهنگِ بلاست نه خروشِ آوایی؛ نه امیدی از جایی… یا رب دل ها خون شد؛ از غربت و تنهایی ستم از حد بیرون شد؛ غمِ دل ها افزون شد رفت از عالم یکسر، آرام و شکیبایی بنگر خصمِ سرکش را؛ بنگر دود و آتش را یکسو ذبح انسان را!

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

nikniko.ir تخفیف LiMusic.ir - دانلود رایگان موزیک و فیلم با لینک مستقیم ↜هنوز هم من↝ مشاور شهر تهران دخترونه دانلود رایگان نرم افزار با لینک مستقیم GhostGamers زگیل تناسلی نمایندگی پاناسونیک در تهران